پسر نحیفی که می خواست جای علی کریمی را پر کند!
پیام صادقیان خیلی زود در فوتبال ایران به اوج رسید و خیلی زود هم از دنیای فوتبال ایران محو شد، چرا که فوتبال فقط در همان سال های نخستین برای او جذابیت داشت..
ورزش 11 - تبلور ستاره ای جوان در کارخانه بازیکن سازی ذوب آهن و لیگ برتر ایران خیلی از باشگاه های بزرگ ایران را حریصانه به دنبال این استعداد جوان می کشاند تا آینده او را متعلق به خود بدانند! پیام صادقیان 20 ساله پسری بود که دل آبی و قرمز را به صورت همزمان برده بود! چه کسی دلش نمی خواست او را از آن خود کند؟! چه جنگ ها که بر سر جذب او در فوتبال ایران شکل نگرفت..
صادقیان بالاخره سهم پرسپولیس شد! تیمی که به ادعای خودش از کودکی رویای حضور در آن را داشته و الگوی همیشگی اش علی کریمی بوده است! او می خواست علی کریمی دوم باشد، برای رسیدن به پیراهن شماره 8 خیلی حریص نبود، او محبوبیت علی کریمی را می خواست، شاید همین جاه طلبی اش موجب آن شد که بدین ترتیب بتواند جایگاهی فراتر از حد تصور را در فوتبال ایران بدست بیاورد.
پیام صادقیانصادقیان اما خیلی زود به روزهای کم فروغش رسید! او در اوج جوانی کشتی خود را به گل نشسته می دید! نمای بیرونی زندگی حرفه ای علی کریمی الگوی او بود؛ او آنچه از زاویه بیرونی در ارتباط با اسطوره سرخ ها به نظر می رسید را سرمشق قرار داده بود؛ دریبل، خودخواهی و تند زبانی! او نمی دانست که علی کریمی شخثصیتی ساخته شده طی حداقل 15 سال زندگی حرفه ای در سطح اول فوتبال است! او فوتبال بازی نمی کرد، بلکه با دریبل هایش فوتبال را معنا می کرد، چرا که کریمی استعداد ناب و خالص واقعی ساخته شده برای فوتبال را در خود داشت، او خودخواه بود تا هیچ کس نتواند جایگاهش را متزلزل کند! این خودخواهی به کریمی قدرت می داد تا بتواند از حریمش دفاع کند! او تند زبان بود تا از جایگاهی که دارد برای کسب حق استفاده کند.. اما صادقیان کدام یک از آنها را داشت؟! او شاید فقط یک مقلد جادوگر ایران بود!
افت عجیب و وحشتناک صادقیان در پرسپولیس و بروز حواشی های پی در پی تنها نتیجه صادقیان در جمع سرخ ها بود تا او به نفت تهران منتقل شود و به شکلی عجیب تر حضور فیکس در ترکیب تیم خود را از دست بدهد! او سفرهای ماجراجویانه اش را برای تصاحب جایگاه گذشته آغاز کرد و به صبا پیوست، در آنجا هم اثری از موفقیت نبود و این بار راهی ماشین سازی تبریز شد.. آخرین باشگاه ایرانی او برای احیای ساق هایی که با فوتبال دچار تضاد شدید شده بود!
پیام صادقیانصادقیان در ماشین سازی نیز همان خوی بد همیشگی را داشت، او دیگر به شخصیت سرشناس نه چندان قابل اعتماد خود عادت کرده بود و میلی برای تغییر آن هم نداشت، او فقط از شرایط ناراضی بود، می خواست در صدر تمامی تیتر ها و مجلات باشد! پس به دنبال این تصمیم آسمان شهر خود را عوض کرد! او راهی عثمانلی اسپور شد تا در سوپر لیگ ترکیه بتواند اعتباری تازه را بخرد..
اعتباری که صادقیان قرار بود در ترکیه برای خود و فوتبال ایران در 25 سالگی بخرد بدل به رسوایی های باورنکردنی شد، او دیگر به جاده خاکی ها رفته بود.. هر روز از سوی یک دختر آن سوی آبی علیه اش اتهاماتی مطرح می شد، یکی او را به استفاده از مشروبات الکلی متهم می کرد، یکی او را به استعمال مواد مخدر و دیگری وی را کلاهبردار احساساتش قلمداد می کرد، او در ترکیه حسابی خودش را گم کرده بود! صادقیان در کنار تفریح و خوش گذرانی گاهی هم فوتبال بازی می کرد.
پیام صادقیانبه طرزی پیام صادقیان طی 5 سال درگیر تغییر و تحولات منفی شد که دیگر هیچ باشگاهی در داخل مایل به در اختیار داشتن او نیست! حتی ترکیه ای ها هم از نتایج عملکردش رضایت ندارند و قطعا به زودی او به خانه بازخواهد گشت! سوال اینجاست که چرا؟ او با آینده خود چه کرد؟ ستاره ای که می توانست حداقل تداعی گر علی کریمی در فوتبال ایران باشد چرا امروز حتی نمی تواند یادآور روزهای ابتدایی خود در فوتبالمان باشد؟
درست در همان مقطعی که صادقیان بر صدر تیتر های رسانه ها و زبان ها قرار داشت، علیرضا جهانبخش نیز پروسه رشدش را طی می کرد؛ امروز جهانبخش کجا و امروز صادقیان کجا.. آیا لیگ برتر انگلیس نمی توانست برای پیام یک جای خالی بگذارد؟ قطعا که می توانست! اما رویاهای صادقیان در جایی خارج از میادین فوتبال خلاصه می شد!