به گزارش سایت نود، نکته مهم دربی مادرید، نه سبقت رئال از اتلتیکو، آخرین دربی گودین یا حتی پاسخ گرت بیل به انتقادات با گل، بلکه زیر سوال رفتن فلسفه پابرجای دیه‌گو سیمئونه با این سبک بازی بود.

البته هنوز دلیلی برای ناامیدی وجود ندارد چون اتلتی کماکان در لیگ مدعی است و در لیگ قهرمانان هم می‌تواند به فینال رویایی در خانه خودش راه یابد. از طرفی هنوز سنت برتری‌های یک بر صفر رئال پابرجاست و تازه این اولین باخت خانگی اتلتیکو در لیگ به حساب می‌آمد؛ هر چند از بخت بد اتلتیکو، این باخت تصویر خوب این فصل تیم را مخدوش کرد. در واقع ماجرا از شکست هفته قبل مقابل بتیس شروع شد. هواداران روخی بلانکو امیدوار بودند باخت مقابل بتیس در دربی تکرار نشود اما با نمایشی ضعیف‌تر از آن بازی، بار دیگر تیم قرمز و سفیدپوش با صفر امتیاز میدان را ترک کرد.

نقطه قوت، نقطه ضعف شد

نقطه عطف دربی، موفقیت راموس در نبردی هوایی بود؛ جایی که در بین 3 مدافع رقیب، سر اول را زد و فرصت برای گل آکروباتیک کاسیمیرو فراهم شد. حالا کمی به عقب‌تر برگردیم؛ زمانی که اتلتی در فصل 2014-2013 بیش‌ترین گل‌هایش را از طریق ضربات سر و بازی هوایی به ثمر رساند و گل قهرمانی هم حاصل ضربه سر گودین مقابل بارسلونا بود. حالا آن نقطه قوت به عامل ضعف تیم سیمئونه تبدیل شده و دقیقا این تناقض ما را به یاد داستان «دکتر جکیل و مسترهاید» می‌اندازد. بله، اتلتیکو یک روی «فرشته خو»به نام دکتر جکیل و یک روی شیطانی به نام «آقای هاید»دارد؛ به این معنا که روزی فرشته‌وار هوادارانش را راضی می‌کند و روزی دیگر به اندازه شیطان، بد ظاهر می‌شود. اتلتیکو در بازی با رئال، خود همیشگی‌اش در 8 سال حضور سیمئونه را از یاد برد و برای اولین بار دیدیم که به جای فشار و پرس روی حریف، دور شدن توپ در اولویت بود. سیمئونه در این مدت به اندازه کل تاریخ اتلتیکو، افتخار نصیب باشگاه کرده و در هیچ برهه‌ای به اندازه دوران فعلی، تنفر ایجاد نکرده است.

اشتباهات تاکتیکی

مشکل اتلتی در دربی مادرید، نه مصدومان و غایبان دربی بلکه عدم وجود جایگزین‌های مناسب بود. توماس پارتی در این بازی اصلا شرایط روحی و روانی مناسبی نداشت. کورآ آمادگی لازم را در خود نمی‌دید و سیمئونه جایگزینی برای او در نظر نگرفت. در واقع وقتی رگیلون از یک سو و وینیسیوس از سوی دیگر به سمت دروازه رئال هجوم می‌بردند، کوارا تدبیری برای ایجاد سد مقابل این سیل تهاجم نداشتو در نهایت هر 3 گل رئال حاصل بازی ترکیبی این 2 بازیکن تهاجمی بود. قفل شدن ذهن سیمئونه در برخی دقایق کاملا واضح به نظر می‌رسیدو او حتی آن خاصیت همیشگی خودش یعنی تهییج هواداران و اعتراض به داوران را فراموش کرد.

1977