دربی تهران، یک جنگ روانی بزرگ نه یک شطرنج
در دربی تهران هرکس در جنگ روانی پیروز شود شانس بیشتری باری موفقیت دارد.
به گزارش ایلنا، هفته پیش، همین حوالی بود که استقلال و شهرخودرو، در بحرانیترین شرایط فنی و مالی خود، در حالی که سرمربی موفق خود را از دست داده بودند، در قطر پرچم فوتبال باشگاهی ایران را بالا بردند و مایی که چندوقت بود تماشای فوتبال مانند گذشته مسکن دردهای غیرفوتبالیمان نبود را سرمستانه روی ابرها برد. فوتبال ما از نظر اقتصادی و مدیریتی از سطح معمول غرب آسیا لااقل یک گام عقب است و لیگ ما شاید از حیث آمار فنی تعریف چندانی نداشته باشد اما فرهاد مجیدی و مجتبی سرآسیایی جوان، در نخستین حضورهای خود روی نیمکت نمایندگان ما در لیگ قهرمانان آسیا، به عنصری تکیه زدند که مدتی در کنج فوتبال ما خاک خورده بود.
جنس معنوی این عنصر آن را روی تختههایی که با فرمول و تاکتیک میتوان راه فتح دروازه رقیب را رسم کرد، بهخوبی نمایان نمیکند. در ایران بهیاد داریم که افشین قطبی آن را به اسم «قلب شیر» به ارتش سرخ خوراند تا علیرغم کسر 6 امتیاز، پرسپولیس وی در ثانیههای آخر لیگ هشتم هم چنگ خود را از جام قهرمانی برندارد.
برانکو سالها بعد همان قلب و روح را در نسل جدید پرسپولیس احیا کرد و تیمی ساخت که لیگ پانزدهم را نبرد؛ ولی دل میلیونها هوادار را بهدست آورد. آندرهآ استراماچونی در دوران کوتاه حضورش در استقلال به ماهیت واقعی این عنصر، یعنی «روح پیروزی»، اشاره دقیقتری داشت و اولویت بالایی برای دمیدن آن در کالبد استقلال قرار داد.
در عصر کارلوس کیروش، تزریق بیحد و حصر جنگندگی و غیرت به ملیپوشان از آن تیم ملی بهیادماندنی، یک ایران شکستناپذیر و باصلابت ساخت اما وقتی بحث به تزریق «روح پیروزی» میرسد، این «سرباز رایان بودن» تنها یک ویژگی لازم ولی ناکافی است. تمرکز روانی قوی روی چارچوب مستطیل سبز و رقیبی که باید شکست داده شود، در سطح اول فوتبال جهان نیز هرگاه با بیانگیزگی و یا کمتفاوتی رقیب عجین شده، منجر به خلق حماسههای فراموشناشدنی، گرفته از پیروزی آلمان در بلوهوریزونته تا رامونتادای بارسلونا مقابل پاریسسنژرمن شود.
فوتبال ایران بارها بابت نبود این روحیه در اوج شایستگی مجازات شده؛ مانند شبی که علیرضا منصوریان ترکیب استقلال را با ترس و لرز چید تا 6 گل از العین نهچندان مقتدر بخورد؛ غروبی که پرسپولیسیها فرورفته در شوک بستهشدن پنجرهشان رودرروی الهلال قرار گرفتند و تحقیر شدند؛ یا روزی که شاگردان کیروش با اعتراض به داور وسط کمبود اعتماد به نفسشان را بروز دادند تا 3 گل از ژاپن بخورند.
اما دو بازی خاطرهانگیز سهشنبه پیش، یک یادآوری بزرگ به ما بود که این سکه یک روی سفید هم دارد که با کمی خودباوری و عزتنفس نمایان میشود و میتواند حتی تیرهترین شبهای فوتبال ما را نیز بدرخشاند. چه کسی تصور میکرد شهرخودروی بدون یحیی کار یاران انصاریفرد و کارا امبوجی را در قطر بسازد؟ که میپنداشت یکی از یتیمترین استقلالهای تاریخ در زمین الریانی که بهترین بازیکنش اندازه بودجه دو سال تیم دستمزد میگیرد را پنجتایی کند؟
ما نمیخواهیم ناملایمات و موانع پیشروی باشگاهها و تیم ملی را که اتفاقاً روزبهروز بر تعدادشان هم افزوده میشوند انکار کنیم. این موانع هستند و در کوتاهمدت هم برداشته نمیشوند. ولی باید با آنها کنار بیاییم و اثر آنها در ذهنیت برنده متبلور در بازیکنان و کادر فنی را به حداقل برسانیم. در فوتبال امروز مقوله روانشناسی ورزشی گاهی ارزشی بهمراتب بیشتر از دانش فنی فوتبالی – که هر مربی کمابیش میتواند فرا گیرد – پیدا میکند. بهویژه در دیدارهای تعیینکننده و بزرگ، بخت اول پیروزی با طرفی است که جسارت و شهامت در ساقهای بازیکنانش و از آن مهمتر، در اندیشههای فنی سرمربی تیم نمایان گردد.
روح پیروزی میتواند در تعیین فاتح دربی پیشرو تصمیمگیرنده باشد. استقلال و پرسپولیس هردو با فلسفه بازی مشخص و قابل اتکایی به مصاف هم میروند اما تاریخ شهرآوردها در ایران و حتی خارج از ایران اثبات میکند که یک نبرد بزرگ و پرمخاطب، پیش از آن که یک شطرنج فنی باشد، یک جنگ روانی است.
سام ستارزاده